شروع فیلم و دیالوگ هایی که رد و بدل می شود، کلید اصلی و قلب داستان است. شخصیت محمود بصیرت، در یک جمله ی کلیدی که از زبان خودش بیرون می آید، خلاصه می شود. وقتی برادر محمود به ترانه، همسر او، به شوخی می گوید که مواظب شوهرت باش، محمود بصیرت با لبخند می گوید: (( همه ی عالم می دونن، ما کبریت بی خطریم! )). این جمله جانِ کلام است و رهنمونمان می کند به ذات محمود بصیرت. فیلم نامه، با ظرافت، مانند یک پازل، شخصیت او را برایمان می سازد. وقتی در صحنه ی اول، پشت چراغ قرمز، به موازات ماشینِ مدل بالای زنی می ایستد و به آن نگاه می کند، ما خیال می کنیم دارد زن را دید می زند اما جلوتر وقتی ناگهان با ماشینی مدل بالا جلوی درِ خانه اش ظاهر می شود، می فهمیم او خیالِ داشتنِ آن ماشینی که زن پشتش نشسته بود را در سر می پرورانده ( و یا حتی شاید خیال هر دو را، چون جلوتر متوجه می شویم اتفاقاً او همچین بی خطر هم نیست ! ).>