«طلا» مانند ساخته های پیشین پرویز شهبازی، حول محور جوانانی است که در وضعیت امروز اجتماغ ایران دچار مشکل شده و یافتن راه خروج از بحران برایشان ناممکن است. فیلم روایتگر داستان 4 جوانی است که قصد دارند با راه اندازی یک مغازه سوپ فروشی، به درآمد و کسب و کار مستقل برسند اما در این راه با مشکلات جدی مواجه می شوند. مقدمه « طلا » نوید بخش اثری تاثیرگذار را به مخاطب می دهد که با بررسی معضلات اجتماعی قصد دارد موشکافانه، زندگی جوانان امروزی را به تصویر بکشد. اما ایرادات « طلا » بسیار بیشتر از آن است که اجازه دهد اتفاقات فیلم در ذهن تماشاگر ماندگار شود.
بزرگترین ایراد فیلم عدم تمرکز بر قصه است. پرویز شهبازی مانند اغلب ساخته های قبلی اش، در اینجا نیز متمرکز بر قصه اصلی فیلم نبوده و تا جایی که امکان داشته، خرده ماجراهای مختلف را به داستان اضافه کرده که اغلب پر از ایراد و حفره های فیلمنامه است و بدتر از آن اینکه کوچکترین تاثیری در پیشبرد قصه و بسط دادن آن ندارند. خرده روایت های فیلم « طلا » به حدی ناکارآمد است که با حذف آنها به راحتی اثر یکپارچه تر شده و تماشای آن برای تماشاگر ساده تر.>