«فصل نرگس» با محوریت اهدای عضو، فیلمی خوش ساخت و فکر شده است و ثابت می کند آذربایجانی فیلم سازی پر ایده و دغدغه مند است. آذربایجانی در این فیلم پر لوکیشن و پر بازیگر توانسته با پرداخت مناسب شخصیت ها داستانی سرگرم کننده با استفاده از تکنیک های سینمایی تعریف کند که به دل مخاطب می نشیند و با او ارتباط برقرار می کند. رویکرد فمینیستی آذربایجانی که در فیلم اولش هم مشاهده می شد در اینجا نامحسوس تر حضور دارد.
آذربایجانی برخلاف فیلم سازانی چون تهمینه میلانی و رخشان بنی اعتماد، پیرو رویکرد فمینیستی متأخر است و به جای آنکه برای برابری زن و مرد بجنگد پیام برابری حقوق این دو را می دهد، موضوعی که در لایه های زیرین آخرین اثرش هم خودش را نشان می دهد؛ اما «فصل نرگس» برخلاف آیینه های روبرو و آنچه در ابتدای فیلم به نظر می رسد، فیلمی زنانه نیست. «فصل نرگس» از معضلات اجتماعی با دیدگاهی فرهنگی صحبت می کند و همه طبقات و افراد یک جامعه را مخاطب قرار می دهد. «فصل نرگس» با روایت موازی آدم های متفاوت و از طریق به کارگیری موتیف هایی مثل دسته گل نرگس و جدول کلمات متقاطع، داستانش را پیش می برد و این آدم ها را به هم مرتبط می کند.>