به رنگ ارغوان تیری است که بیش از پنج سال پیش* از کمان حاتمی کیا برای اصابت به هدفی پرتاب شد اما بعد ازسال ها سرگردانی و معلق بودن در هوا معلوم نیست به همان هدفی که مورد نظر او بوده است نشسته باشد. وی که تاکنون عقاید خود را به صورتی آشکار و مستقیم و در قالب نجوا، شکواییه و دیالوگ های شعارگونه و شفاف ابراز داشته است اکنون مجموعه ای از استعاره، ایهام و رمزگان از عنوان، شخصیت های اصلی و فرعی گرفته تا پایان فیلم را برگزیده است. فیلمساز به سبک فیلم های سرویس های جاسوسی پایان فیلم را نمی بندد شاید به امید ساختن "به رنگ ارغوان 2" .
اما اگر حاتمی کیا بخواهد اکنون دنباله فیلم را بسازد ارغوان او همین رنگ است؟ جنگل و درخت های او و تخریب کنندگانش همان ها هستند؟ سروان احمدی هنوز در جای خودش است؟ شهاب او همان شهاب است؟ پنج سال پیش حاتمی کیا حرف از دانه هایی را پیش کشید که چگونه در خاک جنگل می رویند. حالا آن دانه ها باید نهال های جوانی شده باشند.
>