Film Tüm gece

"سراسر شب" روایتى تركیبى از رئال و سورئال دارد كه همانند تا به امروز در آثار سینمایى ایران یافت نمى شد... ماجراى مـهـتـا (با بازى الناز شاكردوست) كه خواهرش (با بازى التاز شاكردوست) قصد بازیگر شدن را داشته، نه تنها سوژه جذابى براى گسترش قصه بود، بلكه با اضافه كردن شاخ و برگ هایى توسط فـرزاد مـؤتـمـن، باعث شده كه این اثر، اثرى منحصر به فرد به حساب بیاید.
این اثر قصه اى شبه جنایى دارد و به بهترین شكل ممكن هم به پایان مى رسد... یكى از نكات جذاب این اثر، مواجه شدن شخصیت كارگردان (با بازى امیر جعفرى) و تهیه كننده (با بازى مهدى سلطانى) است؛ تقابلى كه دیر رخ مى دهد و به نظر مى رسد كه كارگردان، بخش زیادى از وجود خودش را در دل آن قرار داده است؛ و نیز در اولین تجربه نویسندگى خود، به وضوح توانسته به تصویرى كه در ذهنش مى گذرد، دست پیدا كند... او سینما، تاریخ سینما و بازیگرى را به خوبى مى شناسد؛ و از این رو، آنچه عاشقش بوده را در این اثر مقابل دوربین قرار داده و توانسته است ارتباطى منطقى براى آنها ترسیم نماید.

روایت « سراسر شب » می تواند برای مخاطب عام سینما تا حد زیادی گنگ باشد. موتمن در اولین تجربه نویسندگی تا جایی که می توانسته سعی کرده از دیالوگ های مشهور تاریخ سینما الهام بگیرد و آن را در قالب گفتگوهای دو نفره مطرح نماید. از این رو می توان ارجاعات گوناگونی را در فیلم یافت که از ژان لوک گدار گرفته تا برگمان، قابل شناسایی هستند. افراط در استفاده از دیالوگ های قصار باعث شده تا روند فیلم شبه فانتزی به نظر برسد و اثر را از نفس بیندازد. ماجرای دخترکی که خواهرش می خواسته بازیگر شود، به اندازه کافی سوژه جذابی برای گسترش قصه «سراسر شب» بود اما شاخ و برگ های زیادی که موتمن به آن اضافه کرده، باعث سقوط فیلم با شیب تند شده است.
ماجرای دختر آسیب دیده یکی از اشتباه ترین قصه های فرعی فیلم است. قصه ای که نه عاشقانههای سینمایی مهتاب در آن به چشم می خورد و نه نگاهی فانتزی در آن جریان دارد. قصه ای ساده و بدون جزئیات که بی خود و بی جهت کِش آمده و زمان فیلم را طولانی کرده است.

فیلم سراسر شب چند خرده روایت را در خود جای داده که برخی از آنها مانند دختری که توسط یک ضارب مورد حمله قرار گرفته اصلا از آب در نیامده و مواردی مانند قصه خود قهرمان داستان تا حدی دارای حداقلی ترین عناصر جذابیت است. یک کافه روشنفکری به اسم آلفاویل داریم با کاراکترهایی به غایت روشنفکر، از خاله ای که دختران بدکاره زیردستش کار می کنند تا دختری که عشق سینماست و پزشکی خوانده (و وقتی نسخه می نویسد می گوید سرم! یعنی شما وقتی داروخانه می روید می گویید یک سرم بدهید؟) همه و همه در اینجا روشنفکر هستند. نقش امیر جعفری هم که دقیقا خود موتمن است، کارگردانی که فیلم های هنری می سازد و یک بار هم کمدی ساخته که گرفته اما برای ساخت فیلم جدیدش، تهیه کننده ای ندارد.

این اثر روایت كننده ى چند داستان مختلف است كه تمامى آن در شب اتفاق افتاده و تماشاگر با دیدن آن با اشخاصى روبرو مى شود كه هركدام آنان در جستجوى گمشده اى از خود هستند.
"سراسر شب" روایتى تركیبى از رئال و سورئال دارد كه همانند تا به امروز در آثار سینمایى ایران یافت نمى شد... ماجراى مـهـتـا (با بازى الناز شاكردوست) كه خواهرش (با بازى التاز شاكردوست) قصد بازیگر شدن را داشته، نه تنها سوژه جذابى براى گسترش قصه بود، بلكه با اضافه كردن شاخ و برگ هایى توسط فـرزاد مـؤتـمـن، باعث شده كه این اثر، اثرى منحصر به فرد به حساب بیاید.